اختتامیه بیست‌وششمین جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی خراسان رضوی برگزار شد همه چیز درباره فصل دوم بازی مرکب ( اسکوییدگیم ) + بازیگران و تریلر و خلاصه داستان هوش مصنوعی باید در خدمت هنر باشد | گفت‌و‌گو با علیرضا بهدانی، هنرمند برجسته خراسانی هوران؛ اولین رویداد گفت‌و‌گو محور بانوان رسانه در مشهد| حضور بیش از ۵۰ صاحب‌نظر در حوزه زنان+ویدئو نگاهی به آثاری که با شروع زمستان در سینما‌های کشور اکران می‌شوند شهر‌های مزین به کتاب | معرفی چند شهرِ کتاب در جهان که هرکدام می‌تواند الگویی برای شهرهای ما باشد معرفی اعضای کارگروه حقوقی معاونت هنری وزارت ارشاد + اسامی واکنش علی شادمان، بازیگر سینما و تلویزیون، به رفع فیلترینگ + عکس چرا فیلم علی حاتمی پوستر فجر شد؟ صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳ فیلم‌های آخرهفته تلویزیون (۶ و ۷ دی ۱۴۰۳) + زمان پخش و خلاصه داستان پوستر چهل و سومین جشنواره فیلم فجر را ببینید + عکس «فراهان» با نوای اصیل ایرانی در مشهد روی صحنه می‌رود گلایه‌های پوران درخشنده از بی‌توجهی‌ها استادی که فروتنانه هنرجو بود | درباره مرحوم بشیر محدثی‌فر، نقاش تصاویر شهدا پاییدن یک ذهن مالیخولیایی | نگاهی به فیلم «تعارض»، اثر محمدرضا لطفی «ناتوردشت» با بازی حجازی‌فر و مولویان در تدارک فیلم فجر
سرخط خبرها

به یاد عیدی‌هایی که «الی» آماده می‌کرد

  • کد خبر: ۱۷۲۹۸۴
  • ۱۶ تير ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۰
به یاد عیدی‌هایی که «الی» آماده می‌کرد
خودش سید نبود، اما هر سال که نزدیک عید غدیر می‌شد، بیشتر از مادرش که از سادات فاطمی بود، به جنب وجوش می‌افتاد.

خودش سید نبود، اما هر سال که نزدیک عید غدیر می‌شد، بیشتر از مادرش که از سادات فاطمی بود، به جنب وجوش می‌افتاد. همه چیز هم باید براساس برنامه و دقیق و بدون کم وکاستی آماده می‌شد. برای همین یک روز دنبال مادرش می‌آمد و او را به بازار گل می‌برد و کلی با هم بازار را بالاوپایین می‌کردند تا بتواند چیز‌هایی را که برای درست کردن بسته عید غدیر نیاز داشت بخرد.

گرفتن اسکناس نو هم که برعهده پدرش بود و خیالش راحت که در این زمینه مشکلی ندارد. وقتی هر دو از بازار گل می‌آمدند، مادر حسابی خسته بود و او مانند یک کودک ذوق زده که می‌خواهد امسال یک بسته جدید برای عید غدیر رو کند، کمی که نفس می‌گرفت، یک راست می‌رفت سر درست کردن بسته‌ها و تا تمام شدنشان بلند نمی‌شد.

آن قدر در درست کردن بسته‌ها ذوق و سلیقه به خرج می‌داد که مهمان‌ها همیشه به المیرا می‌گفتند امسال می‌خواهیم بدانیم چه چیزی می‌خواهی رو کنی یا می‌گفتند هنوز بسته پارسال را نگه داشته ایم. نتیجه فوق العاده بود، چون برخی مهمان‌ها می‌گفتند چه جالب، به ما هم بگو چطور این کار را می‌کنی تا برای عید نوروز ما هم بتوانیم یک بسته آمده کنیم. سال ۱۴۰۰ بود و نزدیکی‌های عید غدیر، اما مادر به دلیل کرونا روی تخت بیمارستان بود و حال وهوایی برای تدارک بسته عید غدیر نبود.

مدام می‌گفت حالا امسال قسمت نشد، سال بعد جبران می‌کنم، اما خب سال بعدی در کار نبود. هنوز چند روزی از بستری شدن مادرش در بیمارستان نگذشته بود که خودش هم به دلیل کرونا در همان بیمارستان بستری شد و به فاصله سیزده روز از مادر، برای همیشه ما را ترک کرد. حالا از آن زمان دو سال می‌گذرد و هنوز جای خالی مادر و بسته‌های عید غدیر المیرا منشادی، خبرنگار فقید روزنامه شهرآرا خالی است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->